Friday, November 25, 2011

خطابه‌ای از محمد علی فروغی – ذکاء‌الملک

خطابه‌ای از محمد علی فروغی – ذکاء‌الملک

مخاطرات تدوين قوانين مدنی در ايران
... تصور نکنيد اين کارها [تدوين قوانين عرفی] به آسانی انجام گرفت. کشمکش‌ها کرديم، لطائف‌الحيل به‌کار برديم، با مشکلات و دسيسه‌ها تصادف کرديم که مجال نيست شرح بدهم. مِن‌جمله اين‌که مقدسين... چماق شريعت را نسبت به قوانين بلند کردند و در ابطال و مخالفت آن‌ها با شرع شريف حرف‌ها زدند و رساله‌ها نوشتند... تا چند سال پيش قانون مدوّن مکتوب نداشتيم...

يعنی در قسمتی از امور، قانون شرعی حاکم بود و در قسمتی قانون عرفی و عادی؛ الا اين‌که قانون هر قسم که باشد خواه مکتوب و خواه عرفی و خواه شرعی، بودنش تنها کافی نيست، مقتضی متناسب بودنش شرط است، و مجری و محترم بودنش لازم است، و چون سخن به اين‌جا می‌رسد کار مشکل می‌شود... اگر می‌خواستيم نغمه قانون مجازات و قانون مدنی را بلند کنيم هنگامه برپا می‌شد که در مقابل قانون شرع قانون وضع می‌کنند هرچند در جواب اين اعتراضات حرف حسابی داشتيم و می‌گفتيم در امور جزايی سال‌ها بلکه قرن‌هاست که قانون شرع درجريان نيست، و اگر قانون مجازاتی برای امروز تنظيم نکنيم معنی آن اين است که مجرمين و جنايت‌کاران نمی‌يابد مجازات شوند، يا بايد درعمليات قديم يعنی گوش و دماغ بريدن و مهارکردن و آدم گچ‌گرفتن و امثال آن‌ها مداومت شود...
وقتی که از من تقاضا شد که در خصوص تاريخچه حقوق ايران و دانشکده حقوق چند دقيقه برای دانشجويان اين دانشکده صحبت کنم و آقايان را سرگرم نمايم با کمال مسرت پذيرفتم، زيرا گذشته از اين‌که پذيرفتن تقاضای دوستان هميشه مايه مسرت من می‌شود. منوچهری که از شعرای خوب ماست غزل مانندی دارد که يک شعر آن اين است:

آنجا که بود مستی ايام گذشته
آن‌جاست همه ربع و طلال و دمن من

...
$
متن ِ کامل ( در کندوک )
متن ِ کامل ( در اصل مأخذ )

Saturday, November 12, 2011

ما برآنيم که ايران را پس بگيريم

ما برآنيم که ايران را پس بگيريم
(مردو آناهيد)

اگر زمانی کوتاه، آگاهانه و آزادانه، به گفتار و کردارِ آزادی‌خواهانِ ايرانی، که برخی برای سرنگون‌ساختنِ حکومت آخوندی (نه حکومت اسلامی) پيکار می‌کنند، بينديشيم به شوربختی‌ی ايرانيان پی خواهيم بُرد. بيشتر اين آزادی‌خواهان، از کمبودِ آزادی رنج می‌برند. زيرا دست‌شان به گنجينه و تازيانه‌ی حاکميت نمی‌رسد.
اين کسان از آن‌روی آزادی‌خواه شدهاند، که آن‌ها اسلامی را پذيرايند، که زورمندانِ جهان، خريدارِ آن هستند. خمينی هم خواهانِ آزادی بوده است؛ چون او پيش از خلافت، آزادی نداشته است تا دگرانديشان را کشتار کند.
اين خودفروختگان هم اسلام‌زده و هم ايران‌ستيزند. گفتار و کردار آن‌ها برای رهايی و گسترش اسلام است.
زورمندان جهان که، پس از يازده سبتامبرِ 2001، به‌درستی با شيوه‌ی جهاد آشنا شدهاند، از آزمندی و از ترس در برابر مسلمانانِ خشم‌آور، به‌ويژه در برابر چاه‌های نفت، سر فرود آوردهاند و به ستايش اسلام و مسلمانان پرداختهاند.
پس از اين شکست، جهانداران به اسلامی نيازمند شدهاند، که در شريعت آن، کشتارِ نامسلمانانِ اروپايی، روا نباشد. روشن است که مسلمانان می‌توانند، خشم الله را، با ريختن خونِ نامسلمانان کشورِ خودشان فرونشانند و زمين را، به امر الله، از خون مرتدها (يعنی دگرانديشان) رنگين کنند.
...
$
متن ِ کامل ( در کندوک )