Thursday, February 22, 2007

لغزيدن بر سطح و کژ سنجی واقعيّتها [ نيم نگاهی به نظرات ناتمام آقای مير فطروس ]

لغزيدن بر سطح و کژ سنجی واقعيّتها [ نيم نگاهی به نظرات ناتمام آقای مير فطروس ]

آريابرزن زاگرسی ( کيهانگشت )

در جُستار ناتمام و دنباله دار آقای « علی میر فطروس »، نکاتی به ذهن من خطور کردند که گفتن آنها شایسته و بایسته می باشد. البته شاید نیکوتر می بود اگر من، صبر می کردم و پس از خاتمه ی جُستار ایشان به سنجشگری آن رو می آورم. ولی گمان کنم همین تذکّر مختصر کافی باشد. امیدوارم که آقای « میرفطروس »، پس از مطالعه ی دیدگاه من، در باز نگری و بررسی جُستار خودش، ژرفتر به « مُعضلات ایرانزمین و ریشه یابی آنها » کوشش کند.

آقای میر فطروس؛ برغم تلاش ستودنی اش در « گسستن از غُل و زنجیرهای ایدئولوژیکی » و فاصله گرفتن آگاهانه از کاربست متدهای « مارکسیستی و آکبند و کلیشه ای » برای سنجشگری و بازشکافی مسائل و مُعضلات ایرانزمین، هنوز می توان ردّ پاها و گرد و غبار کوله بار سنگین چنان قالب ایدئولوژیکی را در لابلای جُُستارها و نظرات ایشان پیدا کرد. علّتش نیز این است که نقش ناخود آگاه و تاثیر گذارنده ی چنان نگرش قالبی برای سالها در ذهنیّت و روان هر انسانی می ماند که بخش مهمّی از سالیان زندگی فردی خودش را با اعتقاد داشتن به اصول چنان ایدئولوژیها و مذاهب و نحله ها و امثالهم و همچنین حضور در محفلهای ایدئولوژیکی / مذهبی / مرام و مسلکی / نظریّه ای و غیره و ذالک به سر برده است. ایشان آن خانه تکانی بنیانی ذهنی را که گوشه و کناره هایش همچنان به قالبهای ایدئولوژیکی میخکوب مانده اند، بایستی به تن خویش با پشتکار جدّی لایروبی کند تا آثار و جُستارهایش لطمات شدید نبینند و ارزش پژوهشی آنها نیز به شدّت، کاسته نشوند.
...

$
متن ِ کامل ( در کندوک )
در اصل ِ مأخذ

}
نوشته‌‌ی ِ آقای ِ ميرفطروس ، بخش 1
( بخش 2 )

No comments:

Post a Comment